تجدید بیعت هیات های انقلابی اهواز در شب ۲۲ بهمن

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی عروج؛ جمعی از هیات های مذهبی اهواز در شب ۲۲ بهمن در محل بیت الزهرای اهواز ، با عنوان (هیات انقلابی) در کنار هم آمده و پس از برآوردن بانگ الله اکبر همزمان با تمام مردم ایران ، تجدید بیعتی با امام راحل و خط امام و انقلاب به انجام […]

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی عروج؛ جمعی از هیات های مذهبی اهواز در شب ۲۲ بهمن در محل بیت الزهرای اهواز ، با عنوان (هیات انقلابی) در کنار هم آمده و پس از برآوردن بانگ الله اکبر همزمان با تمام مردم ایران ، تجدید بیعتی با امام راحل و خط امام و انقلاب به انجام رساندند. در این مراسم که حجت الاسلام سید حمید روحانی رئیس بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی سخنران بود هیئات مشکات الهدی ، روضه الزهرا (س) ، محبان فاطمه الزهرا (س) و جمعی از مسئولین و مردم ولایت مدار این شهر حضور یافتند.

مشروح سخنان حجت الاسلام سید حمید روحانی به شرح ذیل است:

 روز ۲۲ بهمن روز پیروزی انقلاب اسلامی و از ایام الله است، نکته ی که باید به آن توجه داشت این است که ایام الله به چه معناست، اینکه در قرآن هم تأکید شده «وَذَک�'ِر�'هُم�' بِأَی�'َامِ الل�'هِ»، ایام الله چه ویژگی هایی دارد، از بزرگترین ویژگی های روزهای الهی، البته تمام روزها، روزهایی خداست، اما این روزهای مخصوص که به آن توجه داده شده انسان می تواند از آن درس بگیرد، عبرت بگیرد، پند بپذیرد، روزهایی که پند دهنده و آموزنده باشد، آن روز ایام الله است. این اولین ویژگی ایام الله است که وقتی انسان آن روز را یادآوری می کند از آن درس و پند می گیرد،دوم اینکه ایام الله روزهایی است که سرنوشت ساز است، انسان ها اگر آن روز را دنبال کنند می توانند از آن در سرنوشت زندگی خودشان تأثیر شایانی بیابند، روز ایام الله و یوم الله روزی است که برای انسان الگو و الهام بخش است. ایام الله روزی است که چراغ هدایت را به درستی برای انسان نشان می دهد، ایام الله روزی است که به انسان امید می دهد، وقتی انسان در دشواری قرار می گیرد و با مشکلات و خطرات مواجه می شود، اما وقتی روزهای الهی را مورد مطالعه قرار دهیم در میابد که راه امید و پیشرفت و موفقیت است، این گونه نیست که اگر در یک مقطعی مصائبی برای اسلام و مسلمین و کشورش پیش آمد همیشه انسان باید مأیوس باشد، سرخورده باشد، نه، ایام الله روزی است که به انسان امید می دهد و سرانجام ایام الله روزی نا امیدی دشمن است، و دشمن را مأیوس می کند، آیا با این تعریفی که از ایام الله داشتیم آیا ۲۲ بهمن می تواند ایام الله باشد؟! حتماً؛ روز۲۲ بهمن روزی است که می تواند نشان دهد اگر ملتی ولایت مدار بود، بیدار بود، پاک باخته بود، مقاوم بود، و متحد بود می تواند به پیروزی برسد، با این پنج ویژگی؛ ولایت مدار باشد، آگاهی لازم را داشته باشد، رشد و بلوغ سیاسی داشته باشد، پاک باخته باشد، برای نفسانیت و قدرت و مقام و رسیدن به مال و مقام حرکت نکند، برای خدا حرکت کند، برای خدا جانبازی کند، پاک باخته باشد و مقاوم باشد، زود از پا در نیاید، زود خودش را نبازد،در سایۀاتحاد ولایی و اسلامی حرکت کند، این ۵ویژگی را داشته باشد، مسلماً موفق می شود، این نخستین ویژگی ۲۲ بهمن است، این درس را به انسان می دهد، ای انسان نگاه کنید، برای شما حجت است، مردمی با دست خالی این گونه فداکاری کردند و به موفقیت رسیدند، روز ۲۲ بهمن، نشان می دهد ملت ها می توانند به سلاحی مجهز شوند که هیچ سلاح مدرن نظامی نتواند در برابر او مقاومت داشته باشد. آن چه سلاحی است؟ سلاح ایمان. اگر ملتی به سلاح ایمان مجهز شد، آن وقت هیچ سلاحی نمی تواند در برابر آن مقاومت داشته باشد، ما نمونه ی آن را تنها در ایران ندیدیم، دیدیدم که وقتی حزب الله از ایران الگو گرفت، از انقلاب اسلامی الهام گرفت، از ملت ایران درس آموخت و راه ملت ایران را طی کرد، برای نخستین بار در تاریخ موجودیت رژیم صهیونیستی، توانست ارتشی که ارتش چهارم جهان خوانده می شد، شکست ناپذیر پنداشته می شد، آن گونه زمین گیر کند، این موشک حزب الله نبود که رژیم صهیونیستی را از پای در بیاورد، این موشک را مصر و سوریه و دیگر کشورها مثل اردن داشتند و دارند اما این اندازه در برابر رژیم صهیونیستی بیچاره و تسلیم اند، این سلاح ایمان بود که توانست آن گونه حزب الله را قوی و متحد ساخت و در برابر آن رژیم تادندان مسلح ایستاد و توانست آن را زمین گیر کند. این درسی است که یوم الله ۲۲ بهمن به ما داده است. اگر کسی این ویژگی را داشت می تواند با سلاح ایمان ابرقدرت ها را به زیر بکشاند. ایشان در ادامه خاطره ای از امام خمینی نقل کردند و گفتند: بنده خاطره ای از حضرت امام دارم که بارها آن را عرض کردم، در سال۱۳۴۲ وقتی کماندوهای شاه به مدرسۀ فضیه در قم حمله کردند، و آنجا را به خاک و خون کشاندن، چند وقت از آن از کنار منزل امام می گذشتم، می دانستم که ایشان در همان اتاق محقری که دارند نماز جماعت به پا می کنند، چند نفر که در آنجا خدمت می کنند، با امام نماز جماعت می خوانند، که امام بعد از نماز می نشینند اگر کسی مسئله و سؤالی دارند را جواب می دهند و بعد می روند. آن روز یکی از طلاب از امام این سؤال را پرسیدن اکنون که دولت در مقابل یک سلسله اعتقادات و پیشنهادات شما اینگونه عکس العمل شدید نشان داد مدرسۀ فیضه را به خاک و خون کشید، آیا سخنرانی کردن و اعلامیه دادن عقلایی است؟ آیا در برابر توپ و تانک اعلامیه می تواند کارائی داشته باشد؟ امام فرمودند اولاً ما با کسی سر جنگ نداریم، ثانیاً اگر ما بتوانیم ملت را با وظایف اسلامیشان آشنا سازیم شاه و سواک نمی توانند در این کشور زندگی کنند، بایدبروند، اینکه امام فرموند با وظایف اسلامیشان آشنا سازیم یعنی همین، ملت را به سلاح ایمان مجهز کنیم، اگر ملتی به سلاح ایمان مجهز شد، آن وقت هیچ توپ و تانکی نمی تواند در برابر آن کارائی داشته باشد، چرا؟ چون توپ و تانک می تواند مردمی را مغلوب کند، بترساند و به عقب نشینی وا دارد که پاک باخته نیستند و هنوز از مرگ می ترسند، اما اگر ملتی پرورش یافت و مسئلۀ مرگ و زندگی و شهادت برای او حل شد و به استقبال شهادت می رود، این حربۀ سرکوب در اینجا کارایی ندارد. آن چیزی که رژیم شاه را از پایی در آورد همین بود، رژیم که حربۀ بسیار کوبنده داشت که هر وقت ملتی احساس خطر می کرد، بلافاصله ارتشش را با توپ و تانک به خیابانها می آورد، و یک عده را می کشتند و یک عده را زخمی می کردند و عده ای را دستگیر و سرکوب می کردند، و تمام می شد. ۱۹ دی برای همین به وجود آمد وقتی رژیم شاه بعد از ۱۵ سال خفقان فضایی را ایجاد کرده بود که کسی جرأت نکند نام امام را به زبان بیارود، بعد از شهادت آقا مصطفی این طلسم شکسته شد، از خوزستان تا خراسان، از آذربایجان تا مناطق کردستان همه یک صدا در مراسم تحریم از امام تعریف کردند همراه با تظاهرات و راهپیمایی ها؛ وحشت کرد، فکر کرد یک حملۀ برق آسا انجام می دهیم و عده ای را به خاک خون می کشیم، دوباره خفقان ایجاد می شود. آن مقالۀ ننگین و ذلت بار را نوشتند و علیه امام پخش کردند، منتظر مانند، و فکر می کردند هر وقت به امام اهانت بشود، مردم تحمل نمی کنند و عکس العمل نشان می دهند، گفتند مردم عکس العمل نشان می دهند و ما هم سرکوب می کنیم خفقان در کشور حاکم می شود، اما وقتی ۱۹دی به وجود آمد، به برداشت خود سواک بیش از صدهزار نفر در روز۲۰ دی ماه در قم تظاهرات کردند. تظاهرات گسترش یافت، هرچه بیشتر کاشتند، بیشتر مردم در صحنه آمدند، رژیم چشم باز کرد، دید این حربۀ سنگین و کشندۀ تاریخ خودش را از دست داده است، این جا بود که از پای درآمد. سید حمید روحانی باتأکید بر حضور مردم در راهپیمایی ها یادآور شدند؛ یک زمانی به امام انتقاد می کردند که مردم فقط به خیابان ها می آیند، و تظاهرات می کنند، این تظاهرات چه فایده ای دارد،اما حرف امام این بود که همین فریاد مردم رژیم به لرزه در می آورد و از پای در می آورد. آن چیزی که باعث شد عوامل رژیم یکی پس از دیگری ایران را ترک کنندچه بود؟ مردم که مسلح نبودند، کسی را نکشته بودند، کسی رادستگیر نکرده بودند، فقط با مشت گره کرده فریاد مرگ بر شاه سردادند، دیدید که شاه با چشم اشک بار از مملکت فرار کرد، چرا؟ برای اینکه احساس کرد در این کشور جایی ندارد، فریاد مردم این تأثیر را داشت و این تأثیر را دارد، در طول این ۳۵ سال بارها و بارها آمریکا نقشۀ حمله به ایران را می گرفت، البته الآن آمریکا آنقدر گرفتار مشکلات اقتصادی شده که دیگر یارای این چنین جنگ ها را ندارد، اما یک زمانی خیلی هار و گستاخ بود، خیلی نقشه هاداشت که بتواند علیه ی ایران وارد جنگ شود، لشکر کشی به عراق و افغانستان، همۀ آن مقدمه بود برای ایران. در هر مقطعی که مزدوران آمریکا سلطنت طلبان، منافقین، دیگران مزدوران حلقه به گوش با آمریکا چنین القا کردند که مردم به نظام پشت کردند و مردم کاملاً از رژیم برگشته اند، یکدفعه دیدند یک تظاهراتی مانند ۲۲ بهمن، مانند روز قدس، مانند ۹ دی، مردم حماسه آفریدند، وحشت بر آمریکایی ها مستوری شد، دیدند این مردم همان مردم هستند. ما غافل نباشیم از این حضور حماسی مردم در صحنه، چقدر سازنده است، چقدر برای دشمن کوبنده است. همین تظاهرات و راهپیمایی ها و حضور مردم در صحنه بود که نظام ۲۵۰۰ ساله را منقرض کرد، و همین راهپیمایی ها و تظاهرات است که می تواند آمریکا و دیگر دشمنان اسلام را، و استکبار جهانی را از هرگونه طمع به ایران بازدارد، به وحشت بیاندازد، این نتیجۀ پیام۲۲ بهمن است، پیام ۲۲ بهمن همین است، مردم در صحنه حضورداشته باشید. با فریاد مرگ بر آمریکا دشمن را مأیوس کنید،با فریاد مرگ بر آمریکا لرزه بر کاخ نشینان بیندازید، این درسی است که ۲۲ بهمن به ما میدهد. اما متأسفانه ما امروزاحساس می کنیم جریان هایی در درون به کار افتاده که این روحیۀ انقلابی و حماسی را از مردم ما بگیرد، مردم ما را به موضع انفعالی بکشاند، آن سلاح ایمان و روحیۀ انقلابی راتضعیف کند، راه امام را کمرنگ کند، اینجاست که باید هشیار و بیدار باشیم، باید توجه داشته باشیم، تا دیروز مسئلۀ تهاجم فرهنگی از سوی دشمنان بود، این دشمنان اسلام، استکبار جهانی، مزدوران بین اللملی، صهیونیسم بین اللملی، اینها تلاش می کردند با تهاجم فرهنگی ملت را از نظام جدا کند، همین نتانیاهو نخست وزیر فعلی، چند سال قبل رفت در کنگرۀ آمریکا سخنرانی کرد، در آنجا گفت بهترین راه مبارزه با رژیم جمهوری اسلامی گسترش فساد در ایران است، باید فساد و فحشا را در ایران گسترش دهیم، من بارها این نکته را عرض کردم، زمان شاه هم فساد بود، امروز هم هست، حالا کار ندارم کدام موقع بیشتر بود، اما این نکته است، آن زمان فساد از دربار و رژیم شروع می شد، تلاش رژیم شاه این بود که جوانان این کشور را با سرگرم کردند به عیش و نوش به کشاندن به عشرتکده ها، به کشاندن اینها به می گساری، به فحشا، اینها را از سرنوشت کشور بی خبر بگذارد، و کشور فکر نکند، دائم به فکر این باشند که بنوشند و فساد و فحشا داشته باشند. دکتر روحانی با اشاره به تأکید رژیم شاهنشاهی بر فساد و بی بند و باری گفتند: یک سندی دیدم که گزارشی برای سپبد نصیری می آید، آن زمان رئیس سازمان امنیت بودند؛ دانشگاه پلی تکنیک، که الآن به آن امیرکبیر می گویند دائماً درگیری و تظاهرات است، جوانان اعتراض و اعتصاب می کنند، با کمال وقاحت در زیر این گزارش نوشته است، آیا در این دانشگاه دختر نیست، اگر دختر در این دانشگاه نیست، یا کم است، دختران بیشتری را به این دانشگاه سوق دهید تا جوانان این قدر به مسائل سیاسی فکر نکنند، هدف این بود، اگر دختران و زنان را به مجلس می برند، یا در انتخابات شرکت می دادند برای این بود که فساد را گسترش دهند. اینکه علما در آن زمان با حضور زنان در مجلس مخالفت کردند، برای این بود که می دانستند اینها یک هدف دیگری دارند، امام در همان سخنرانی سال ۴۲ شان اشاره کردند که ما با آزادی زنان مخالف نیستیم با فساد و فحشا مخالفیم. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی فساد و فحشا حربه ای شد دردست استکبار جهانی و رژیم صهیونیستی برای اینکه ما را از نظام جدا کند. با سرگرم کردند جوانان به این مسائل فساد و فحشا آنها را در مقابل نظام قرار دهند. خوب این حربۀ دشمن بود، هجوم فرهنگی و اینگونه مسائل. اما امروز چه شده است، امروز مصیبت این شده که هجوم فرهنگی از سوی کسانی آغاز شده ودارد دنبال می شود که با عنوان وابسته بودند به امام و قوم و خویش بودن امام را یدک می کشد، به عنوان نوۀ امام می بینیم، هفت قلم آرایشش می کنند، با لباس کذایی، عکسش را در یک مجلۀ رنگی به عنوان ستارۀ سینما چاپ می کنند، و پخش میکنند. حجت السلام روحانی در ادامه به انتقاد از اقدامات اخیر دولت در رابطه با سبد کالا پرداخت و گفت: در ادامه اینها نشان دهندۀ آن است که توطئه عمیق شده و دشمن از راه های مختلفی وارد شده است، بنده متأسف هستم که عرض کنم اهانتی که در این ایام و چند ماه اخیر بر این ملت انقلابی ما روا داشته شده در این ۳۵سال سابقه نداشته است، هم از خارج سعی داشتند ملت ما را تحقیر و مسخره کنند و هم از داخل. هم از داخل آمدند اولین بدعتی که گذاشتند که در طول این ۳۵ سال سابقه نداشت اینکه ملت ما را در بی خبر قرار دادند. سعی کنند که مردم را از نظام جدا کنند. آمریکا در این سی پنج سال که از انقلاب گذشته آرزویش این است که روزی بتواند ببیند ملت به بی تفاوتی کشیده شده است، آن روزی که ملت ما به بی تفاوتی کشیده شود، آن روز برای آمریکا روز جشن است، روزی است که می تواند هر بلایی بر سر این نظام در بیاوررد؛ این از یک سو که ملت ما را اینگونه تحقیر کردند، از آن سو با حربۀ افراطی و خشونت طلب ملت ما را تحقیر می کنند از آن سو در جشنوارۀ فجر در وزارت ارشاد می آیند و از کسی تجلیل و تکریم می کنند و کف می زنند سوت می کشند که افتخارش این است اشرف پهلوی رفیقه اش بوده است و الان در خارج نشسته دارد علیۀ نظام جمهوری اسلامی فیلم می سازد و کثافت کاری دیگری انجام می دهد. این خیانت به این ملت بود که صورت گرفت، ملت ما را اینگونه تحقیر می کنند، با این برنامۀ سبدکالا کاری کردند که ما را در دنیا بی آبرو کنند، و بی آبرو کردند. من نمی خواهم بگویم اینها عمدی است، اما نمی توانم این را بگویم که نمی فهمند و به نظر من یک مسئله ای که با این کار می خواستندانجام دهند این بود چون اینها می خواستند به رهبری و ملت ایران بفهمانند که اگر ما داریم مذاکره می کنیم و در برابر آمریکا کنار می آییم برای این است که مردم گرسنه و فقیرند، می خواستند عملاً نشان دهند که مردم در چه مرحله از فقر و بدبختی هستند. اینها حساب شده بود. باور نمی کنم ناخداگاه این کار انجام شد، حالا چه کسی این کار را انجام داد کاری ندارم، الحمدالله مشاورینی که آقایان دارند همه باتجربه و دنیا دیده اند، این چیزی است که در ایران دارد اتفاق می افتد و ملت عزیز ما مورد ظلم قرار می گیرد، ملتی که امام ما در طول این دوران مبارزه اولین کاری کرد این بود که به این ملت عزت بخشید، همین بلا را بر سر این ملت آورده بودند در طول دوران شاه و قبل از نهضت امام کاری کرده بودند که فکر کرده بودند ملت ایران بی عرضه است و هیچ کاری از دست او ساخته نیست، هیچ کاری نمی تواند انجام دهد، باید دنباله رو باشد، به بی تفاوتی کشیده شده بود، به بی غیرتی کشیده شده بود، هر جنایتی که دراین نظام انجام می گرفت عکس العمل نشان نمی داد، امام آمد اول به اینملت عزت بخشید و هویت انسانی به او برگرداند، او را به خویشتن خویش برگرداند، کرامت انسانی را به او ارزانی کرد، این ملت فکر کرد خیلی کارها می تواند انجام دهد، و خیلی کارها را انجام داد، استعدادهای مردم شکوفا شد، دست به ابتکارات و اختراعاتی زدند که دنیا را به شگفتی وا داشتند، اما امروز اینگونه دارند ملت ما را تحقیر می کنند.. این در داخل و در خارج هم می دانید چه خبر است. در ادامه ایشان با اشاره به بیانات رهبری تأکید کردند: در هر صورت آنچیزی کهمایۀ امید است حضورت مردم در صحنه است، چه در راهپیمایی ها،چه در تضاهرات ها، و چه در جهت مقابله با یک سلسه انحرافات. نمونه بارز برای بسیجی ها و انقلابی های ما ابی ذر، که سلام خدا براو باد است، در مکتب اسلام آن گونه تربیت شده است. علی ع در مقابل آن حوادث و جریانات که طبق مسائل اسلام ناگذیر است ساکت بشیند، آرام باشد، اما او می داند راهش چیست؟ از اسلام شناخت دارد، وظیفه اش را خوب می داند، و وظیفه اش را خوب عمل می کند، اگر اینگونه باشد که ایشان فقط ساکت باشند، پس من هم باید ساکت باشم، او که ابی ذر نمی شد، ابی ذر اسلام شناس و وظیفه شناس است، راه را خوب می داند و به وظیفه اش هم خوب عمل می کند. اگر ما توانستیم یک چنین شناختی پیدا کنیم آن وقت است که می توانیم برای کشور و ملتمان مفید باشیم، اگر فقط چشم به دهان رهبر باشیم که ایشان چه می گویند، عمل کنیم، آن گونه ملت که در خط هستند و ولایت مدار و پیروی رهبری هستند، اما آن چیزی که مهم است این است که به وظیفۀ خودمان عمل کنیم، نمی گویم سروصدا به راه بیندازیم، هیاهو کنیم، به مسئولین اهانت کنیم، اینها درست نیست، اما آن چیزی که لازم است سؤال است، انتقاد است، با نامه با طومار از شهرهای مختلف با امکانات مختلف، حتی اگر شما با این تشکیلات انقلابی و مقدسی که دارید هیأتی تعین شود به تهران برود از اینجا تماس بگیرد بگوید ما می خواهیم بیاییم با رئیس جمهور صحبت کنیم، سؤال کنیم، اینهاست که می تواند مسئولین را بیدار کند، متوجه کند، متنبه سازد، از اشتباهات بازدارد. دکتر روحانی با اشاره به اندیشه امام پیرامون نفی لیبرالیسم افزودند: دستورامام هم همین بود، در دوران طاغوت امام همین را می گفتند، که اعتراض مهم است، سرنوشت ساز است، امام شخصی بود که حوادث را می دید، من یک زمانی خیلی در فکر بودم که این جمله چه بود که امام در سالهای آخر حیاتشان به زبان آوردند، که تا من هستم نمی گذارم که لیبرالیسم ها دراین کشور حاکم شوند؛ امروز احساس می کنم که امام این مسائل رادریافته بودند، دریافته بودند که در میان افرادی که کنارشان هستند اندیشۀ لیبرالیسمی حاکم است، در آن زمان منظور از لیبرالیسم ها همان نهضت آزادی و جبهۀ ملی بود که در زمانی که امام این جمله را گفتند، آنها منحل شده بودند. چرا امام یک چنین سخنی که بودار است را می گویند، این نشان از ناامیدی و خطر دارد، تا من هستم نمی گذارم که لیبرالیسم هادوباره دراین کشور حاکم شوند،این نشان می دهد دستهایی در کار است، که این فکرها را به اندیشۀ لیبرالیسمی بکشاند، اندیشه ی لیبرالیسمی رادرکشور حاکم کند، لذافرمودند تا من هستم نمی گذارم، کم کم دارد این سؤال برای من حل می شود، یا این سخن که مقام معظم رهبری بعد از فتنه ی سال ۸۸ فرمودند: ای سید و مولای من! من جان ناقابلی دارم، جسم ناقصی دارم و اندک آبرویی دارم که این را هم خود شما دادید که همه این ها را فدای انقلاب و نثار شما می کنم؛ یا در جای دیگر می فرمایند: راه ما راه امام حسین است، اینها برای من خیلی روشن نبود اما امروز می فهمم که اینها نکاتی را دریافته اند و می دیدند، که ما خبر نداشتیم. اینها نکاتی است که باید به آنها توجه کرد. شب۲۲ بهمن ماه است، خاطره ای از حضرت امام برایتان نقل کنم. در شب۱۲ بهمن که حضرت امام می خواستند به ایران بیایند در نوفل لوشاتو در خدمت ایشان بودیم از ایشان سؤالی شد، الان که شمادارید به ایران می روید حافظ شما کیست؟ ایشان فرمودند حافظ من خداست. من این رادر روز ۱۲ بهمن در بهشت زهرا باچشم سردیدیم، وقتی امام سخنرانی شان تمام شد، از جایگاهشان پایئن آمدند، محافظین ورزیده دست به دست هم حلقه ای درست کردند که هیچ کس نزدیک شود تا امام سوار هلی کوبترشود، هلی کوبتر آمد بشیند اعلام خطر کرد، حلقه کمی تنگ بود، اوج گرفت، که با بی سیم گفتن حلقه را بازترکنید؛ هلی کوبتر که اوج گرفت عده ای از کسانی که دور امام حلقه زده بودند فکر کردندامام سوار شده حلقه را رها کردند مردم روی سر امام ریختند، من دیدم که امام مانند کسی که در دریایی از امواج باشند زیر دست و پا ریختند، خیلی از کسانی که آنجا بودند گفتند ما فکر کردیم کار امام تمام است. خیلی از کسانی که می خواستند امام را رها کنند روی هم می ریختند و روی امام می ریختند، خطر خیلی جدی بود، وقتی مردم را جمع کردند و امام را بالا آوردند نفس امام به شمارش افتاده بود، عبا را روی دوش امام انداختند، آقای انباری به امام فرمودند: حالتان چطور است؟ فرمودند: خیلی بد. بنده بعد از چند سالی که با امام کلنجار می رفتیم که بعضی چیزها را چاپ کنیم اما ایشان اجازه نمی دادند، یک عقده در دلم شده بود، شروع کردم مقداری با لحن غضب آلودی با امام صحبت کردم، که امروز در دفتر هر جنبش آزدی بخشی که می رویم، نشریات کمونیستی از فدایان خلق و دیگر کمونیست های در ایران ترجمه به عربی شده و روی میزشان است و به ما می دهند و اینگونه تلقین می کنند که حرکت در ایران یک حرکت کمونیستی است، ما به خاطر اینکه شما اجازه نداید هیچ گونه تأکیدی بر روی این گروه نکردیم، حالا یک کلمه برایشان دعا کردیم، این هم درست نیست، امام فرمودند: پس شمابرای شاه هم دعا کنید، ایشان هم دم از اسلام می زنند، چون من می گفتنم، اینها با نام خدا این کارها را انجام می دهند، امام فرمودند: شما برای شاه هم دعاکنید چون ایشان با نام خدا دارند خیلی از خیانتها را می کنند. انگار یک پتکی روی سرم زده باشند، ساکت شدم، و گفتم، آخر ما نسبت به اینها یک چنین بدبینی ای را نداریم، امام فرمودند: نخیر داشته باشید. من به حالت التماس به امام گفتم: لطفاً به من توضیح دهید جریان چیست؟ امام فرمودند: که اینها در سال۴۹ پیش من آمدند نامه هایی از علمای ایران برای من آروردند، که من به آنها گفتم من نمی توانم به این نامه ها اکتفا کنم، بنده باید خود شما را بشناسیم، بعد فرمودند اینها یک ماه هر روز بعد از ظهر می آمدند و اینجا صحبت می کردند، اما من فقط گوش می کردم و آنها حرف می زدند، از اخبارشان گفتند،از برنامه هایشان گفتند، از منطق شان گفتند، کتابهایشان را آوردند من مطالعه کردم، به این نتیجه رسیدم که اینها اندیشه ی مارکسیستی دارند، اما از آنجا که دریافتند مردم ایران بیش از هزار سال است اسلام در رگ و ریشۀاین مردم نفوذ کرده بدون دم زدن از اسلام نمی توانند در مردم ایران نفوذ کنند و جایگاهی داشته باشند. آن بالا به نام خدا به نام خلق احوال می نویسند، اما محتوای مطلب همان مارکسیت است،و فرمودند من برای اینکه رژیم سوء استفاده نکنند، از زبان بنده سخنی گفته نشود که آنها سوء استفاده کنند در جهت از بین بردن اسلام. خوب امام یک چنین مسائلی را از سرگذراندن که معجزه آسا بود، و اکثر یاران ایشان اینگونه در تأکید امام نامه بنویسند، بعد امام یک تنه بایستد و آنها را رد کند و تأکید نکند.وقتی سال۵۴من لبنان بودم که کتاب تغییر سازمان به دست من رسید، هنوز امام خبر نداشت که اینها تغییر ایدئولوژی دارند و مارکسیست شدند. کتاب را خدمتشان دادم یک جمله گفتم، عرض کردم اگر کسی ادعا کند شما با حضرت ولی عصر ارتباط مستقیم دارید اقرار آمیز نیست، امام اخم کردند و گفتند از خدا می خواهم که ما را از گمراه نجات دهد. در پایان دوباره این یوم الله عزیز را به شما تبریک می گویم انشالله در پیشبرد آرمان های مقدس اسلامی و انقلابی موفق و مؤید باشید، همیشه راه امام گوئید، رضای خدا جوئید و در خط رهبری حرکت کنید و انشالله بتوانید با همتتان همگی ما با آگاهی و بیداری انقلاب را پاس بداریم و این انقلاب را به انقلاب حضرت مهدی عج متصل سازیم.

شایان ذکر است تجمع هیئات انقلابی اهواز در سالروز پیروزی انقلاب و به میزبانی هیئت روضه الزهرا برگزار شد.