وصیت نامه شهید غلامرضا بازاری

  نام و نام خانوادگی :غلامرضا بازاری نام پدر:حسین   تاریخ تولد:۱۳۵۰/۰۲/۱۰   تاریخ شهادت :۱۳۶۵/۱۰/۲۲   محل  تولد :اهواز   محل شهادت :خوزستان وصیتنامه: بسم رب الشهداء و الصدیقین انا لله و انا الیه راجعون                                                                                                                      با سلام و درود به امام زمان و نایب بر حقش امام امت و با درود و سلام […]

شهید غلامرضا بازاری

 

نام و نام خانوادگی :غلامرضا بازاری

نام پدر:حسین

 

تاریخ تولد:۱۳۵۰/۰۲/۱۰

 

تاریخ شهادت :۱۳۶۵/۱۰/۲۲

 

محل  تولد :اهواز

 

محل شهادت :خوزستان

وصیتنامه:

بسم رب الشهداء و الصدیقین
انا لله و انا الیه راجعون
                                                                                                                    

با سلام و درود به امام زمان و نایب بر حقش امام امت و با درود و سلام به خانواده‌هاى محترم شهداء و با سلام و درود گرم و بى‌پایان به خانواده محترمم و خواهران و برادرانم. سپاس خدایى را که به ما این همه نعمت داد، تا ما از این نعمتها بهره‌مند شویم و سپاس خدایى را که به من این فرصت را داد تا در این شب سرد زیر فانوس چند کلمه به نام وصیت بر روى کاغذ بنویسم. خدایا، اى خدا بعد از این همه گناه و معصیت به سوى تو روى آورده‌ام. آمده‌ام تا با تو پیمان بندم، پیمان دوستى اى خدا. اى خدا دیگر تحمل دیدن خانواده‌هاى داغ‌دیده شهداء را ندارم. خدایا به من این نعمت را بده تا خشنودى و رضاى تو را جلب کنم. و اما وصیتى را که باید بر روى کاغذ بنویسم. وصیت من این است که همیشه به یاد خدا باشید به پیام امام امت گوش فرا دهید که او شمعى است براى روشنى اطراف و ما هم پروانه‌اى هستیم که در روشنایى‌آن به دورش پرواز مى‌کنیم. جبهه‌ها را خالى نکنید و به جنگ با کافران و زورگویان بروید که امروز جنگ در رأس همه مسایل است. جنگ را فراموش نکنیم بقول امام امت: این جنگ، یک نعمت است. اگر کسى جبهه نرود و توان رزمیدن در او باشد و آینده که ان شاءلله جنگ تمام مى‌شود، افسوس مى خورند که چرا به جبهه نیامده‌اند. هنوز دیر نشده مادامى که اسلام هست، جنگ هم هست. انسان در جبهه مى‌تواند خود را بشناسد خداوند در این موقع است که انسان را امتحان مى‌کند. آنهایى که از این امتحان قبول مى‌شوند، سربلند و پیروزند و آنهایى که از این امتحان مردود مى‌شوند سرافکنده و شرمنده‌اند. وصیتى که به پدر و مادر خود دارم: اى پدر و مادر عزیزم اگر خداوند توفیق شهادت را به من داد شما ناراحت نباشید زیرا پسرتان به نزد خداوند رفته است و باید براى شما یک افتخارى باشد که پسرتان شهید شده. همیشه به یاد خدا باشید و صبر و استقامت کنید. ممکن است یا نه، حتما من شما را اذیت کرده‌ام لطفا مرا ببخشید. وصیتى که به برادرانم دارم این است که تنها برایم گریه و زارى نکنند، بلکه راهم را هم ادامه دهند. نمى‌گویم که گریه و زارى نکنید ولى به آن حد نباشد که دل دشمن را شاد کند. اخلاقشان را با هم خوب کنند و بر سر مسأله کوچکى از هم جدا نشوند. همیشه با هم باشید که ابرقدرتها از وحدت شما وحشت دارند. و وصیتى که به خواهرانم دارم این است که حجاب خود را رعایت کنند که حجاب آن، از خون شهیدان بالاتر است و باید مردم با این مسأله جدا برخورد کنند. و اما اگر شهید شدم، پیامم به آنهایى که مى‌خواهند بدنم را تشییع کنند این است، که نباید آنهایى که شب‌ها را به گناه مى‌گذرانند شرکت کنند نباید آن کسانى که فقط شب اول ماه محرم به مسجد مى‌آیند و آن هم براى گناه مى‌آیند شرکت کنند و نباید آنهایى که سر خیابانها مى‌ایستند و روزگارشان را  به صحبت مى‌گذرانند شرکت کنند و بر مزارم بیایند. امیدوارم که متوجه این سخنانم شده باشید و آرزو دارم که حتما به وصیت نامه‌ام عمل کنید مخصوصا قسمت آخر آن. طلب آمرزش را از خداوند متعال خواهانم. اگر کسى را اذیت کرده‌ام و از من بدى دیده‌اند، مرا به بزرگوارى خود ببخشند. به امید پیروزى حق بر باطل


کـــــى بـود راه نجـــات             جـز ره عشق حسین(ع)

 

کاری از نسل سوم فاطمیون