فیلم رسوایی خودش یک رسوایست

وبسایت عاشورا ۷۲ نوشت: این نقد از نگاه یک بیننده است فقط همین. و از شما خواننده محترم تقاضا داریم یک طرفه با قاضی نروید متن را بخوانید سوالی بود در خدمتیم شاید فراموشمان شده است که هدف وسیله را توجیح نمی کند مگر می شود با نمایش حرام خدا و زیر پا گذاشتن حدود […]

وبسایت عاشورا ۷۲ نوشت:

این نقد از نگاه یک بیننده است فقط همین. و از شما خواننده محترم تقاضا داریم یک طرفه با قاضی نروید متن را بخوانید سوالی بود در خدمتیم
شاید فراموشمان شده است که هدف وسیله را توجیح نمی کند مگر می شود با نمایش حرام خدا و زیر پا گذاشتن حدود شرعی ، شرع را تبلیغ کرد هیهات که  بشود .نمی دانم چرا احکام اسلام در مورد پوشش در زمان تبلیغ اسلام فراموش  می شود تبلیغ که چه عرض کنم این فیلم شاید هدفش نیکو باشد اما راهش
  …
در ادامه حدیث نفس می نویسم نه نقد و نه سطوری برای ارائه به جای حدیث نفس است و والسلام
این فیلم بیشتر جاذبه های … دارد تا جاذبه های دینی بیشتر تبلیغ مد است تا تبلیغ دین بیشتر نمایش احکام فراموش شده است (اشتباه نشود منظور این است که حجاب در این فیلم فدای نمی دانم واقعا نمی دانم چه شده ) تا تبلیغ احکام و کسب رضایت الله . البته نمی دانم شاید مورد رضایت خدا باشد من که خدا نیستم که بگویم هست یا نیست اما انگونه که من دیدم دین فدای هنر شده نه برعکس که شایسته بود برعکس باشد کجاست ان هنری که در اختیار دین باشد کجاست ان فیلم سازی که فروش فیلمش برایش دغدغه اول نباشد سخن فیلمش و انتقال محتوای فیلمش برایش دغدغه باشد می دانم که این حرف به رویا می ماند البته ما مخالف هنر نیستیم ما مخالف حجاب های بدن نما و قبیح هستیم ما مخالف این هستیم که بخواهیم هم خدا را داشته باشیم و هم چیز دیگر را هم از خدا بگویم و هم از هنر اما خدا رئوف و رحمان و رحیم است ساده و اسان می بخشد اگر کاری خالصا برای او نباشد راحت ان را به ان کس که انجام دهنده ی کار او را با خدا شریک کرده می بخشد این یک مقاله ادبی یا فلسفی نیست که حدود نگارشی الزاما باید در ان رعایت شود گفتم که حدیث نفس و حرف دل است که باید گفته شود تا در محضر یکتا وجود بی همتا شرمنده نباشیم اگر خواننده ی عزیز   می بیند که طفره می روم و نمی توانم راحت حرفم را بزنم به دلیل حیا است ان حیای فراموش شده . خودم را می گویم مقصودم کسی نیست ، من چگونه راضی می شوم برای ایجاد شر منظورم همان شری است که در کنار ان خیر جلوه می کند یک انسان را وادار کنم که حرام خدا را انجام دهد من چگونه راضی می شوم و یا بهتر بگویم بازیگر شر چگونه راضی به ابفای نقش می شود سینما ما را جادو کرده با گفتن اینکه ما بازیگر حرفه ای و همه فن حریف هستیم اقدام به بازی کردن قبیح ترین نقش ها می کنند جای مصاحبه ی اقای مهران غفوریان را می خواندم که ابراز شرمندگی از رقصیدن در یک فیلم   می کردند بنای اوردن اسم فیلم را ندارم همین را بگویم که ایشان نقش یک هندی را بازی می کردند و گفتن صبح موقع بازی کردن متوجه شدم که باید برقصم این است ان جادو اینست ان صلب اراده . اینست که با اسم کاریکاتور مسخره کردن را پاستوریزه می کنیم با اسم سناریو و قرارداد و اینکه باید یک بازیگر همه جور نقشی را بازی کند بازیگر را برده می کنیم  اینست که الگوی بازیگران ما غربی ها هستند و به گونه ای از انها یاد می کنند که انگار … _ خواننده اهل فهم میفهمد
سخن به درازا نکشانم که برای خواننده و وقتش احترام قائلم . چند سوال  شاید بی جواب و والسلام
ایا از زنان در فیلم استفاده ابزاری و تجاری می شود یا هنری ؟
ایا حرمت زنان ان حرمت الهی که خدا زن را شایسته ان می داند رعایت می شود یا نه؟
ایا هدف وسیله را توجیح می کند ؟
ایا می شود با حرام حق را ترویج کرد ؟
ایا می شود با جلوه دادن حرام ان را نکوهش کرد ؟
و هزار ایا و اگر و امای دیگر
سخن را این گونه به پایان می برم که شاید هدف یک فیلم نیکو باشد اما چون نیکوی با شرع به درستی سنجیده نمی شود و از علما فاصله گرفته است هنر و سینما و کارگردانان شاید به مقصود نرسیم  و خود را ناگاه در ترکستان بیابی
والسلام