شهید توکل قلاوند مسئول اطلاعات قرارگاه نجف اشرف، سرداری که از نو باید شناخت

سردار شهید توکل قلاوند مسئول اطلاعات قرارگاه نجف اشرف؛ نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از سرداران اسوه ای است که در شناسایی اسوه جنگ بود که همواره در کنار شهید باقری نقش آفرینی کرده بود.

شهید توکل در منطقه مهرزیل از توابع دهستان قیلاب  بخش الوار گرمسیری شهرستان اندیمشک تولد یافت. کودکی که بعدها در شناسایی نبوغ خود را متجلی ساخت و به آواکس دشت عباس مشهور شد.

پدرش الله مراد کشاورز بود. توکل  دوران کودکی خود را  در روستای “قلعه رزه” از توابع بخش الوار گرمسیری شهرستان  اندیمشک در شمال استان خوزستان  سپری نمود. پس از گذراندن تحصیلات ابتدایی در دبستان عروضی قلعه رزه برای ادامه تحصیل به اندیمشک رفت؛ دوران راهنمایی را در مدرسه کاوه  و متوسطه را دبیرستان مولوی تا پایه دوم تجربی با موفقیت پایان رساند.

تحصیل قلاوند در دوران دبیرستان همزمان با اوج گیری نهضت امام خمینی-ره- بود از این رو به  همراه دوستانش در راهپیمایی های اوایل انقلاب شرکت می کرد. اندیمشک در ۱۳۵۸  دچار سیل شدید شد او با کمک دوستانش به یاری سیل زدگان شتافت.

این شهید در همین ایام به دلیل داشتن پشتوانه مطالعاتی و تحقیق فراوان در مباحث دینی  و عقیدتی با گروه ها و افراد مخالف و جریان های غیر انقلابی به بحث و مناظره منطقی می پرداخت و سعی در سالم سازی افکار آنان می نمود. پس از گذراندن دوره آموزشی پانزده روز سپاه پاسداران در پادگان کرخه به عضویت سپاه درآمد و راهی مناطق مرزی فکه  شد.

 ماموریت های این گروه اعزامی مقابله با تحرکات اشرار و عوامل عراق در مرز ایران بود. این اشرار با بمب گذاری در زیر لوله های نفت در پی آسیب رساندن به اصلی ترین شاهرگ اقتصادی کشور بودند.

حضور قلاوند و آشنایی کاملی که به منطقه حسینیه، بیدروبه، قلعه رزه داشت  برای نیروهای تامین امنیت منطقه،  قوت قلبی برای بچه ها محسوب می شد.”

با آغاز جمگ تحمیلی به همراهی گروهی از جوانان سپاه پاسداران دزفول و اندیمشک راهی مناطق جنگی دشت عباس  که توسط ارتش عراق اشغال شده بود در عملیات چریکی و جنگ های نامنظم شرکت کرد. این گروه مناطقی از دهلران تا فکه را زیر پوشش عملیات خود قرار داده بود.

توکل بدلیل برخورداری از نبوغ اطلاعاتی و شرکت در عملیات های چریکی به عنوان مسول عملیات چریکی آن منطقه انتخاب و در جمع نیروهایش در دشت عباس چنین گفته بود :” من توکل قلاوند مسؤل عملیات های چریکی این منطقه هستم.

 برای عملیات های پارتیزانی نیاز به مردان بزرگی است که اندوهشان هم به اندازه کوه ها بزرگ باشد. قلبی چون شیشه حساس و ترد داشته باشند که در راه خدا بشکند. به پهنای دشت باشد و آن هم همچون دشت عباس.

در منطقه دشت عباس تعدادی کمپ قرار داشت.پس از عزیمت توکل به آن منطقه ،مسئولیت یکی از کمپ به توکل واگذار شد.

کار کمپ ها جلوگیری از نفوذ ارتش بعثی عراق و شناسایی نیروهای دشمن بود که توکل در شناسایی از تبحر خاصی برخوردار بود و از همان جا بود که کمپ ایشان معروف شده بود به کمپ قلاوند. وی اطلاعات بسیار زیادی را در مورد تحرکات و نقل و انتقال دشمن به دست آورد.فعالیت مستمر شناسایی او سبب شده بود که نیروهای ارتشی حاضر در منطقه به وی علاقه خاص پیدا کنند و در نتیجه اتحاد بین سپاهی و ارتش بیش از پیش شکل بگیرد.

حسن باقری مسئول اطلاعات وقت سپاه که بعد ها جانشین فرمانده قوای یکم زمینی سپاه از که وضعیت  نیروهای دشمن را روزانه رصد می کرد و از چگونگی فعالیت کمپ ها آگاه بود به طور مرتب از توکل گزارش می گرفت و گاه گاه نیز در کمپ قلاوند حاضر می شد. 

این شناخت موجب شد که حسن باقری ، توکل قلاوند را نیروی زبده و قابل اتکا در شناسایی تشخیص دهد و بعدها مسئولیت سنگین تری به او بسپارد.

اطلاعات فراوان و همچنین  شم نظامی توکل و شناخت کامل او از منطقه دشت عباس سبب شد در واحد اطلاعات و عملیات تیپ ۲۷ محمد رسول (ص) حضور پیدا کند.

قبل از عملیات فتح المبین از طرف فرماندهان به احمد متوسلیان فرمانده وقت تیپ ۲۷ محمد رسوا الله(ص) معرفی شد. به خاطر بومی بودن و استعداد عجیب در شناسایی تمام منطقه را مانند کف دست می شناخت؛ از همان روز در واحد اطلاعات و عملیات تیپ ۲۷ حضرت محمد رسول الله(ص) مشغول فعالیت شد

توکل در عملیات فتح المبین  راهنمایی گروهی از رزمندگان را بر عهده داشت و توانست با عبور دادن این گروه از خطوط دشمن راداری که توپخانه عراق را برای حملات توپخانه ای به شهرهای دزفول، اندیمشک و شوش هدایت می کرد را غافلگیر نموده و قبل از آغاز حمله،آن را منهدم کردند.

پس از این عملیات با اصرار هم رزمانش به سپاه اندیمشک برگشت و در مدت کوتاهی با کمک دوستانش  به راه اندازی بسیج روستایی-عشایری اندیمشک ؛ جهاد سازندگی و بسیج الوار گرمسیری همت گماشت.

توکل با پشتیبانی فخرالدین رحیمی نماینده  مردم دردوره اول مجلس، توانست بخش الوار گرمسیری را از  استان لرستان جدا و به استان خوزستان ملحق نماید تا از نزدیکی به اندیمشک و اعتبارات این استان بهره مند گردد.توکل در دی ۱۳۶۱ش با دعوت مهدی زین الدین فرمانده   تیپ ۱۷ علی بن ابیطالب (ع) به آن تیپ پیوست. هنوز چند روزی از حضور او درآن تیپ سپری نشده بود که حسن باقری او را به قرارگاه نجف فرا خواند و مسئولیت اطلاعات و عملیات قرارگاه را به او سپرد.

شهادت

در روز شنبه ۹ بهمن ۱۳۶۱  توکل در معیت حسن باقری ،مجید بقایی،مجتبی مومنیان، محمد تقی رضوانی مرتضی صفاری و محمد باقری به منطقه فکه می رود که در همین منطقه  یک گلوله توپ  به نزدیک  سنگر اصابت می کند و منفجرمی شود .مجتبی مومنیان،توکل قلاوند و محمد تقی رضوانی  بلافاصله شهید و مرتضی صفاری زخمی می شود. مجید بقایی به شهادت می رسد. حسن باقری که موج شدید انفجار او را بیهوش ساخته بود، نیم ساعت بعد بر اثرجراحات وارده به فیض شهادت نائل می آید.

زیست این گونه داشت:

 خواهرش می گوید:

در روستا محل تولدش خانواده ای بود با سه طفل صغیر که سرپرستی نداشتند و مادر عهده دار مخارج زندگی آنان بود. توکل که از ماجرا خبر داشت از حقوق ناچیز خود برای شان هدیه می خرید.

 یک بازر هم که پس از مدت ها که به مرخصی آمده بود، شب هنگام برای خواب تشکی را که برایش پهن کرده بودم جمع کرد و گفت: الان در جبهه برادرانم روی زمین خاک ها و قلوه سنگ ها خوابیده بسر می برند، من چگونه روی تشک راحت بخوابم.

گزیده ای از وصیت نامه شهید توکل قلاوند

…وصیتم به هر مسلمانی از مرد و زن چه می تواند باشد جز پاسداری از انقلاب اسلامی ،مسلمانان قدر این انقلاب افتخار آفرین،و وراث خون تمام شهیدان راه حق و آزادی از اول تاکنون را بدانید و کفران نعمت نکنید.اگر چنان باشد هم عذاب الهی را برای خود خریده اید و هم خیانت به خون تمام شهدا کرده اید.دعایتان شب وروز این باشدکه خدا این انقلاب را به انقلاب جهانی مهدی(عج)که خود وعده داده متصل گرداند.

نباید آن روزی که دست از دامان این نورالهی رهبر انقلاب جدا سازید. بدانید که اگر مسئه رهبری و اتحاد شما ملت شهید پرور نبود این انقلاب به اینجا نمی رسید و اگر رهبری امام را و اتحاد بین خود را محکم نگه ندارید ،انقلاب شکست خواهد خورد.امام این نورالهی را تنها نگذرید.من نمی دانم درباره او چه بگویم…

یاداشت از عباس اسلامی پور

انتهای پیام