روایت ایذه به مناسبت چهلمین روز حادثه

به قلم امین غفاری از پنج شنبه ۲۶ آبان که وارد ایذه شدم تا روز شنبه در شهر ماندم. در مراسم خاکسپاری ۵ شهیدی که در آرامستان شهر تدفین شدند حضور یافتم و در این سه روز گفتگوی زیادی با مردم ، فعالین اجتماعی ، نیروهای امنیتی و مسئولین نظامی داشتم. صحبت های زخمی ها […]


به قلم امین غفاری

از پنج شنبه ۲۶ آبان که وارد ایذه شدم تا روز شنبه در شهر ماندم. در مراسم خاکسپاری ۵ شهیدی که در آرامستان شهر تدفین شدند حضور یافتم و در این سه روز گفتگوی زیادی با مردم ، فعالین اجتماعی ، نیروهای امنیتی و مسئولین نظامی داشتم. صحبت های زخمی ها و خانواده شهدا را شنیدم.

در مصاحبه ها به مشکلات امنیتی در ایذه اشاره شد. موضوعاتی که مربوط می‌شود به عواملی همچون تبعیدگاه بودن این شهر پیش از انقلاب تا به امروز، وجود پر شمار سلاح گرم در بین مردم و اشراری که به صورت گروه های مافیایی قدرت‌مند در شهر حضور دارند و همچنین ضعف دستگاهای مربوطه در برخورد با برخی ناامنی هایی که در ایذه اتفاق می‌افتد. این موضوع باعث شده که در این سالها افراد بی‌گناه بسیاری در درگیری‌های خیابانی کشته شوند. از شهردار دزپارت گرفته تا ستایش ۱۲ ساله ای که سال پیش در خیابان حر، تیر به سرش اثابت و جانش را از دست داد.


اما آنچه مامورین امنیتی برای ما روایت کردند اینگونه بود: در شب قبل حادثه از سوی گروه موتور سوار مسلحی به بچه‌های ما گلوله جنگی شلیک شده بود که حادثه جدی اتفاق نیفتاد. برای شب چهارشنبه هم فراخوان داده بودند که معترضین از سلاح گرم استفاده کنند.

ما عصر چهارشنبه در چهار راه حلال احمر با اغتشاشگران درگیر شدیم و از چند طرف به سمت ما شلیک می شد. در حالی که سلاح جنگی در اختیارمون نبود و تنها تفنگ پینت بال و ساچمه زن داشتیم. همگی موضع گرفته بودیم و بر سر خودروهای عبوری فریاد میزدیم که برگردین و از این سمت حرکت نکنید.

اما دو خودروی تیبا و زانتیا وارد حافظ جنوبی شدن و در میانه راه برگشتن. که راننده زانتیا در مسیر برگشت از پشت سر مورد هدف قرار گرفت. و ماشین تیبا خانواده پیرفلک هنگام دور زدن در جا به رگبار بسته شد و تیر به کیان پیرفلک و پدرش خورد. با همین حالت اونها به سمت چهار راه اومدن و مادر کیان از ماشین پیاده شد و درخواست کمک کرد. و به کمکش رفتیم و بچه و پدر رو به بیمارستان منتقل کردیم.

اما روایت مادر کیان پیرفلک در مراسم تشیع و سخنان همسر او پس از به هوش آمدن مشابه همین روایت رسمی هست با این تفاوت که اونها تصور می کنند نیروهای امنیتی اشتباها به اونها شلیک کردن.

اما شبی که ایذه بودم وقتی گشتی در شهر زدم در یکی از میادین درگیری اتفاق افتاد.در پشت یک ماشین پناه گرفتم و وضعیت رو مشاهده کردم. در دو طرف بلوار تبادل آتش بود، ولی به دلیل همهمه و ملتهب بودن فضا متوجه نمی شدم که چه کسی و از کجا شلیک میکند. نیروهای امنیتی بلافاصله خودروی خودشون رو در ورودی بلوار قرار دادن و به ماشین های عبوری اعلام میکردن که برگردین و از اینجا عبور نکنید. مامورها به سلاح جنگی مجهز بودن و با یه تبادل آتش بلافاصله میدان رو کنترل کردن و محیط آرام شد.

مسئله‌ای که برای شب حادثه گفتند ، “چون سلاح جنگی نداشتیم و تفنگ های ساچمه زن برد کافی برای تبادل آتش نداشتند، توان مقابله با اشرار رو پیدا نکردیم”.
و بعد از وقوع این حادثه و کشته شدن شهروندان و جراحت سخت یکی از نیروهای امنیتی، برای ما سلاح جنگی آوردند.


در شب آخر حضورم در ایذه هم با خبر شدم افراد مسلحی با حضور در شهر اقدام به تیراندازی کردند که چند نفر از شهروندان زخمی شدند. یعنی پس از چهارشنبه‌ای که شب حمله تروریستی نام گرفت در شب های بعد هم در ایذه شاهد حملات مجددی بودیم!!! موضوعی که دیگر به آن نمیتوان حمله تروریستی گفت. و عنوان حمله اشرار مسلح برای آن مناسب تر است.

بنابراین با توجه به نکاتی که بیان شد. و تجربه ای که شخصا در میدان درگیری داشتم احتمال میدهم، روایت رسمی شلیک به خودروی تیبا خانواده پیرفلک به دلیل دودی بودن شیشه، حضور در میدان درگیری و دور زدن ناگهانی خودرو به تصور اینکه ماشین نیروهای امنیتی است از سوی اشرار مورد هدف قرار گرفته باشد. و مادر و پدر کیان به دلیل حضور در میدان درگیری به اشتباه تصور کردن ماموران امنیتی به خودروی آنها شلیک کرده اند. وگرنه منطقی نیست مامورینی که به آنها هشدار می دهند که برگردین و عبور نکنید خودشان به خودرو شلیک کنند. گرچه برای اظهار نظر قطعی نیاز به مشاهده فیلم دوربین‌های محل درگیری بود که علی‌رغم پیگیری هایی که داشتیم تاکنون به فیلم های محل حادثه دست پیدا نکردیم و پاسخ این بود که دوربین‌ها پیش از وقوع درگیری مورد هدف قرار داده شده‌اند.


اما پس از گذشت مدت ها و کشته و مجروح شدن شمار زیادی از شهروندان، هنوز هیچ بیانیه رسمی پیرامون شرح جزئیات این عملیات مسلحانه از سوی دادستانی و دستگاه های امنیتی ایذه منتشر نشده. بیانیه‌ای که انتظار می رود به ما در روشن شدن ابعاد مختلف این حادثه کمک کند.
همچنین مطالبه داریم برای جمع کردن اشرار و برگرداندن امنیت پایدار به ایذه ، شادگان و اهواز در تمام طول سال، پیگیری جدی از سوی مسئولین کشوری صورت بگیرید.