تکلیف آسمانها

اجاق خسته نفس را ،دوباره روشن کن برای هیزم دنیا شراره روشن کن برای این همه لب تشنه،بوسه شعله بزن! برای گمشدگانت ستاره روشن کن وضو بگیر و تکلیف آسمان ها را پس از گرفتن یک استخاره روشن کن هنوزبال  تو را «عشق » می زنند صدا اگرچه سوخته! آن را دوباره روشن کن! بیا […]

اجاق خسته نفس را ،دوباره روشن کن

برای هیزم دنیا شراره روشن کن

برای این همه لب تشنه،بوسه شعله بزن!

برای گمشدگانت ستاره روشن کن

وضو بگیر و تکلیف آسمان ها را

پس از گرفتن یک استخاره روشن کن

هنوزبال  تو را «عشق » می زنند صدا

اگرچه سوخته! آن را دوباره روشن کن!

بیا معاصر این شاعران شب زده باش

هزار چهره بخند !استعاره روشن کن

هزار غمکده خاموش کن به یک لبخند

هزار میکده با یک اشاره روشن کن

سراب و آتش و آیینه در کنار هم اند

برای دیدنشان «ماهواره » روشن کن