به مناسبت يادواره شهيد موسي اسكندري؛

شهیدی که در دهه۶۰ بیداری اسلامی را پیش بینی کرد/ماجرای تشکیل لشکر قدس در اهواز

دست نوشته شهيد موسي اسكندري در دهه 60 و اشاره وي به بيداري اسلامي در آينده نزديك

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی عروج به نقل از رهیاب نیوز؛ با توجه به برگزاری مراسم سالگرد شهادت سردار شهید موسی اسکندری  در خصوص ویژگی های اخلاقی شهید  با برادر وی شیخ محسن اسکندری گفتگویی داشتیم که بخشی از گفتگو تقدیمان می گردد:

*۱۳۳۷ در روستای شکاره اهواز چشم به جهان گشود و در ۴ دیماه ۶۵ در عملیات کربلای ۴ در سمت رئیس ستاد لشکر ۷ ولی عصر (عج) خوزستان مفقود می شوند و بعد از ۱۰ سال در بهمن ۷۵ در ۱۶ بهمن در اهواز تشییع شد

*وقتی در مسجد حجازی اهواز در پایان مراسم تشییع وصیتنامه او خوانده شد مادرش در خواب او را می بییند که به مادر می گوید من ۹ وصیت داشتم چرا فقط یکی خوانده شد که بعد با گشتن در وسایل به جا مانده از او بقیه وصیتنامه او هم پیدا شد

*اقا موسی از قبل پیروزی انقلاب یک پشتوانه اعتقادی عمیقی در معارف اسلامی داشتند لذا وی قبل از شهادت شهید پرور بودند و خیلی از شاگردان او شهید شدند و بعضی دیگر امروز در حوزه دانشگاه سپاه در حال خدمت به نظام و انقلاب هستند 

*یکی از خصوصیات اقا موسی ابتکار و دادن طرح مناسب در زمان مناسب بود در اوایل روزهای پیروزی انقلاب با مشورت ایت الله جزایری،شورای هماهنگی مساجد اهواز را تشکیل دادند و هدفش این بود تا مساجد با تشکیلات منسجم و و منظم بتوانند نیروی انقلاب مومن تربیت کنند

*ایشان روی جذب نیرو بسیار حساس بودند یکی از دوستان اقا موسی تعریف می کند روزی شخصی که این حرکت ها انقلاب و فرهنگی را قبول نداشت در جمع به صورت شهید آب دهان انداخت و دوستان اقا موسی به خاطر علاقه ایی که به وی داشتند می خواستند عکس العمل نشان دهند که ایشان منع می کنند و بعد همین طور که به محاسن خودش دست می کشد می گوید: "خیلی مچکرم صورت منو متبرک کردی"و بعد فردای آن روز هدیه ایی بردیم منزل این طرفی که این کار را کرده بود و همین برخورد شهید سبب تحول او می شود تا جایی که آن اقا در راه انقلاب و اسلام  شهید می شود

 

*در راستای جذب و تربیت نیرو برای دفاع مقدس دست به تاسیس لشگر قدس زدند که  مسئولیتش با سید جبار موسوی بود تا آنجا که خیلی از شهدای پایان جنگ از کسانی بودند که در ابتدای جنگ توسط همین لشگر به مساجد جذب و تربیت شده بودند

 

*اقا موسی نامه ایی می نویسد به  مادران و خواهرانی که در پشت جبهه مایحتاج رزمندگان را تهیه می کردند و ضمن تشکر از فرستاندن غذا و وسایل مورد نیاز رزمندگان در جبهه در ادامه می نویسد:البته بالاتر از این امور برای شما تربیت فرزندان انقلابی و مومن و صالح است و به این امر مهم بپردازید

 

*چرا موسی اقاموسی شد به خاطر خودسازی ایشان بود نماز شب او معروف بود و تا جایی که توانایی داشت نماز شبش ترک نشد اهل تحقیق در معارف اسلامی بودند سخنرانی می کردند در ذیل حدیث معروفی از پیامبر که می فرماید "هرکس چهل روز خودش را برای خدا خالص کند خدا چشمه های حکمت را از قلب به زبانش جاری می کند"چنین نوشته است:من ۲۰ روز به این حدیث عمل کردم وقتی کسی درب خانه می آمد می دانستم کیست و خواسته اش چیست.

 

*شهید موسی اسکندری دست نوشته ایی دارند متعلق به ۱۶مرداد ۶۳ ساعت۶:۳۰ صبح که در بوشهر و کنار خلیج فارس نوشته است که در آنجا اشاراتی به بیداری اسلامی دارد و این مسئله را در دهه ۶۰ پیش بینی می کند

"….در ان وقت دل شیعیان،مسلمانان و مستضعفان عالم امکان شاد می شود و در آن وقت مردان فلسطین لبنان افغان فیلیپین مصر عراق عربستان و همه کشورهای جهان به وجو و نشاط می آِند و مسلسلهایشان رو به آسمان رگبار شادی پیروزی سر میدهند و شعار الله اکبر و نصرمن الله وفتح قریب آنها کاخ های  مستکبران را یکی پس از دیگری فرو می ریزد…."

*ایشان در نوشته هایش دارد که:من هم به زن و فرزندو خانواده ام علاقه دارم اما تا آنجا که محبت بالاتری نباشد آری من خدا را دوست دارم من به اهل بیت عشق می ورزم و حاضر در راه اینها سالها آواره کوه و بیابان و دریا و دره ها شوم تا شاید به درگاه الهی مقرب شوم و این چنین شد که ده سال از زمستان ۶۵ تا زمستان ۷۵  آواره و گمنام ماند

 

در هنگام تفح�'ص پیکر مطه�'رش قرآن جیبی که همراه وی بوده پس از سال‌ها در جیبش سالم پیدا شده است. پیکر مطهرش هم سال ۱۳۷۵ در میان خیل مردم شهید پرور ایران به خاک سپرده شد. وی هم‌اکنون در کنار برادرش "مهدی اسکندری" در بهشت شهدای اهواز آرمیده است