توبه ی “گرگ”

هر چند در مورد فتنه بزرگ سال ۸۸ تابه امروز فراوان سخن گفته شده است وتحلیلگران از زوایای مختلف آن را مورد تحلیل وبررسی قرار داده اند، باتوجه به اهمیت موضوع ودرس آموز بودن آن ضروری است که بیشتر مورد کنکاش وتحلیل قرار گیرد .گرچه که به ظاهرفتنه سال۸۸ باحماسه ملت ایران در۹دی ماه همان […]

هر چند در مورد فتنه بزرگ سال ۸۸ تابه امروز فراوان سخن گفته شده است وتحلیلگران از زوایای مختلف آن را مورد تحلیل وبررسی قرار داده اند، باتوجه به اهمیت موضوع ودرس آموز بودن آن ضروری است که بیشتر مورد کنکاش وتحلیل قرار گیرد .گرچه که به ظاهرفتنه سال۸۸ باحماسه ملت ایران در۹دی ماه همان سال خنثی شد ؛اما برای گام برداشتن به سوی وضع مطلوب در مسیر حرکت روبه پیش نظام مقدس«جمهوری اسلامی» ،شناخت عوامل وریشه های این فقته یک ضرورت ونیاز تاریخی است.  

به دست دادن تصویر درستی از عوامل وریشه های این فتنه سبب می شود،که نقاط قوت وضعف خود را بهتر شناخت.دوست ودشمن را ،مسیررا،پیچیدگی حوادث ورخدادها را بهتر تحلیل کرد.درواقع شناخت عوامل،ریشه ها وپیامدهای این حادثه بزرگ "بصیرت "جامعه را افزایش  می دهد.

در آستانه سالگرد روز حماسه ۹دی قرار داریم،روزی که متمایز  و ماندگار در تاریخ  شد.   

مقام معظم رهبری فرمودند : «مطمئن باشید که روز نهم دی امسال هم در تاریخ خواهد ماند، این هم یک روز متمایزی شد.شاید به یک معنا بشود گفت که درشرایط کنونی –که شرایط غبار آلودگی فضاست – این حرکت مردم اهمیت مضاعفی داشت ، کار بزرگی بود . هرچه انسان در اطراف این قضا یا فکر می کند ، دست خدای متعال را ،دست قدرت را ، روح ولایت را، روح حسین بن علی(ع) را می بیند .این کارها کارهایی نیست که با اراده امثال ما انجام بگیرد ،این کار خداست ،این دست قدرت الهی است.    

با تحلیل جامعه شناسی عوامل وریشه های فتنه سال ۸۸ که حول محور یک دروغ بزرگ (تقلب) خودش را نشان داد، به بازخوانی فتنه ۸۸ می پردازیم .لازم به ذکر است که دراین نوشتار بر آن نیستیم که بررسی جامع وهمه جانبه ای ارائه دهیم ،بلکه سعی بر آن است که بطور اختصار برخی از عوامل و ریشه های فتنه سال ۸۸ با نگاه جامعه شناختی به محضر خوانندگان محترم عرضه شود.

عوامل و ریشه ها:

۱-دنیا محوری خواص:پس از اینکه جنگ تحمیلی علیه کشور عزیزمان، که توسط حمایهتای ائتلاف  استکبار جهانی بر ملت ایران اسلامی تحمیل شده بود به پایان رسید، گروهی از نخبگان سیاسی واقتصادی به جذب منافع «سیاسی-اقتصادی »خاص از طریق رانتها و مفاسد اقتصادی و سیاسی مشغول شدند .تا جایی که بحث «آقازاده ها» نیز به یک موضوع شایع در جامعه تبدیل شد .در واقع نوعی «اشرافیت سیاسی-اقتصادی» در جامعه برای گروهی خاص به وجود آمد.  این گروه با حمایت یکدیگر البته در خفاء و ظاهراً متضاد ،می رفتند که همه چیز را مصادره به مطلوب کنند، رهبر معظم انقلاب بارها شکل گیری طبقه ی« اشرافیت سیاسی-اقتصادی »را گوشزد کرده بودند.      

در سال ۱۳۸۴ موج عدالت خواهی ، جامع بر جامعه نگریستن ، رفع تبعیض ، مبارزه با فساد، جمهوری اسلامی  را در آستانه جهشی بلندبه سوی آرمانهای اصیل خودقرارداد.زنده شدن شعارهای انقلابی مردم ایران درآستانه ی پیروزی انقلاب ، احیاء گفتمان مستضعف محوری، حمایت از مظلومان، مبارزه با اشرافی گری واستکبار ستیزی مورد تأکید و مطالبه ی جدی مردم قرار گرفته بود ،زنگ خطری برای دفع «اشرافیت سیاسی-اقتصادی » به شمار می آمد . بیم آن می رفت که اگر این حرکت صورت بگیرد و موفق شود این طبقه(اشرافیت سیاسی-اقتصادی)دیگر برای همیشه صحنه ی «سیاسی »را از دست خواهد داد وبه تبع آن اشرافیت «اقتصادی »را نیز از دست می دادند. این گروه(اشراف) شروع به کار شکنی در مسیر تحقق شعار های دولت نهم کردند .و این روند ادامه پیدا کرد تا در زمان انتخابات ریاست جمهوری دهم در غالب فتنه ۸۸ خودش را نشان داد.    

در جریان فتنه ۸۸ این خواص دنیا محور با گرایشهای به ظاهر متضاد در یک نقطه به ائتلاف رسیدند وآن این بود که فتنه ۸۸ را ایجاد کردند.این «ائتلاف متضاد» – که حافظه ی تاریخ به روی هم پنجه        کشید نشان را ظبط کرده است ؛متشکل از دو طیف سیاسی به اصطلاح «چپ »و «راست »بودند که  هرکدام در فتنه ۸۸ عهده دار بخشی از این سناریوی قبیح بودند.   

  گروه چپ این جناح (اشرافیت سیاسی-اقتصادی) عملاً عهده دار آشوبها و اغتشاشات خیابانی شدند وباطرح«دروغ بزرگ تقلب» در انتخابات دست به انتحار سیاسی زدند.

اما گروه راست جناح (اشرافیت سیاسی-اقتصادی) پیچیده تر عمل کردند. در واقع نوعی نفاق مرموز و پیچیده توسط این گروه صورت گرفت .این گروه کسانی بودند که در انتخابات گذشته (دوره های قبل) مدام لاقیدی و اباحه گری گروه چپ را به رخ می کشیدند. و به ظاهر با آنان مخالفت می کردند، به واقع درپرده ای از عدم شفافیت قرار داشتند. شناخت آنان برای مردم کاری سخت و دشوار بود .مخصوصاً در بین این گروه ،افرادی میدان دار بودند که سابقه ی بسیار پرافتخاری را یدک می کشیدند.اثبات نفاق رفتاری ،برای چنین کسی یاکسانی که بارها مورد تعریف وتمجید قرار گرفته بود ند،در این فضای غبار آلود  کار سختی بود.در انقلابها کسانی که ازپیشگامان انقلاب بوده اند و دورانی را با همان روحیه انقلابی گزرانده اند و بعد پشیمان یا منحرف یا به تعبیر مقام معظم رهبری «مردود »شده اند یا دچار نفاق  شده اند،عموم مردم هنوز آنان را پرچم دار انقلابشان می دانند. حضور واظهار نظر این گونه افراد در فتنه ۸۸ سبب تردید برخی از افرادی شد که بصیرت کافی را نداشتند. یادرفتنه افتادند، یا سکوت کردند .که نتیجه هر دو عمل یکسان بود.آنچه که این دو گروه ، «چپ »و «راست »(اشرافیت سیاسی-اقتصادی) را در یک ائتلاف قرار داد.احساس مشترکشان نسبت به وضع موجود در انتخابات سال ۸۸ بود. که هویت سیاسی ،اقتصادی، اجتماعی آنان را به خطر می انداخت .آنان خواستار جمهوری  بودند که منافع«ائتلاف متضاد» را تأمین کند .ورأی مردم خلاف نظر این ائتلاف را نشان می داد.این موضوع سبب ائتلاف و نقش بازی آنان در فتنه ۸۸ شد . نقطه اشتراک این دو جریان مخالفت با رأی قانونی مردم ، رئیس جمهوری منتخب و نادیده گرفتن امر رهبری ،و ولی فقیه بود،که نماد سنبل وحدت اسلامی و ملی است.

۲-سکوت و انفعال برخی نخبگان (حوزوی –دانشگاهی)  

برخی از افراد ذی نفوذ اجتماعی -سیاسی از نخبگان« حوزوی و دانشگاهی »دچار تردید شدند، عده ای موضع انفعالی داشتند،گروهی موضع تخریبی و دو پهلو گرفتند . با این کار زمینه گستاخی بیشتر فتنه گران را مهیا تر کردند. وشائبه همراهی و هماهنگی با فتنه گران را تقویت کردند .لازم به ذکر است که تعدای از این گروه نیز از اعضای همان «ائتلاف متضاد» پیش گفته بودند .متأسفانه به جای دفاع از موضع           "ولایت فقیه" که سکاندار جامعه بود،سخنان دو پهلویی را بر زبان جاری کردند که سبب تحریک فتنه گران، و تردید برخی دیگر از نخبگان علمی شد .در اینجا توجه خوانندگان محترم را به پاره ای ازاظهارنظرهای آنان، که بعد از خطبه نمازجمعه معروف مقام معظم رهبری اظهارکردند ،جلب می نمایم . تحلیل وتفسیر آن نیزبه مخاطبان محترم واگذار می شود.

الف )شخص حوزوی:     

گفت:"این تردید (سلامت انتخابات) مثل خوره افتاد به جان ملت ما، البته دو جریان هستند.یک جریان که تردید ندارند و قاطع هم ایستاده اند و دارند کار خودشان را می کنند. ویک عده هستند که آنها هم کم نیستند!.و بخش زیادی از مردم فهیم! کشور ما ، عالم! کشور ما،هستند و می گویند که ما تردید داریم ،و برای رفع تردید اینها باید کاری کنیم"!!!!  

ب) شخص دانشگاهی :  

گفت:"بخش عمده ای ! از مردم تصورشان در باره نتیجه انتخابات ،با نتیجه رسمی متفاوت است. باید به این تصور احترام گذاشت .و حساب این جمعیت زیاد! را با گروهی اغتشاشگر مخلوط نکرد.

……اگرچه شورای نگهبان را افراد متدینی تشکیل می دهند، اما کاش برخی اعضای آن به نفع یک کاندیدای خاص وارد میدان نمی شدند."

ج) : نمونه دیگر از سکوت و انفعال ، بیانیه ای است که دردهم آبادن ۱۰/۸/۸۸ صادر شد حدود پنج ۵ماه بعد از فتنه ،واز فتنه گران و قانونشکنان و مدعیان «دروغ بزرگ تقلب » انتقاد می کند. درباره دیر وارد شدن به مسئله انتخابات توسط این جمع یکی از آنان توضیحاتی داده است که ناشی از بی بصیرتی و محافظه کاری برخی از افرد نخبه است .

وی در پاسخ می گوید:

"یکی ؛هویت این جمع ( نخبگان ساکت در ایام فتنه) که بیشتر صبغه ی فرهنگی و علمی دارد تا سیاسی ،به همین جهت احساس می شد ،شاید این واقعه تنها یک «پرانتز» در زندگی ماباشد. چون علاقه های اصلی این جمع تحصیلی و علمی است.

نکته دوم ؛ادامه شرایط دو قطبی کشور بعد از انتخابات بود ،که ادامه یافت و حتی رادیکالتر شد و دوستان این جمع( پیش گفته ) را بااین تردید مواجه کرد که ممکن است حرفهایی که مطرح می شود مصادره به مطلوب شود. یا آنکه آن جور که باید و شاید به همه جوانب آن توجه نشود.

نکته سوم؛ هم این تصور بود که شرایط اجتماعی و سیاسی کشور روال طبیعی خودش را پیدا می کند و شاید نیازی به ورود امثال ما به این مسائل را نداشته باشد .چون به هر حال بزرگانی هستند که در این مباحث حضور پیدا کردند و این موضوعات را مطرح کردند."

به راستی از این آقایان باید پرسید ،آیا مسئله ای که اصل نظام را هدف قرارداده بود، با شعار های براندازانه  "جمهوری ایرانی"،" نه غزه نه لبنان"شعار علیه رهبری، پاره کردن عکس امام(ره) ،هتک حرمت به مظاهردینی،"هتک عاشورا"و … علیه دین و جمهوری اسلامی سر داده می شد ،در حد یک « پرانتز» درزندگی بود؟ یا سکوت در برابر این فتنه ظلم به دین و باورهای دینی مردم ،ظلم به نظام اسلامی، رهبری، مردم، رئیس جمهوری منتخب و مسلمانی که چشم امید به جمهوری اسلامی دوخته اند بود؟

۳-وجود تبعیض و فراموشی مستضعفان    

یکی از مهمترین عوامل ریشه ای بروز فتنه ۸۸ کم ارزش جلوه کردن مستضعفان، بلکه قاطبه ی مردم در اندیشه ی طبقه «اشرافیت سیاسی- اقتصادی» است. بگونه ای که تاب و تحمل پیروزی انتخابات این طبقه را بر نتافته و به مقابله ی باآن  پرداختند. طبقه ی فتنه گر و حامیان آنان، تنها بخشی از جامعه را به عنوان مردم تلقی کردند.  در واقع یک نگاه «کاریکاتوری» به جامعه داشتند . رای یک عده خاص را ملاک انتخابات قرار دادند. "تهران "را به جای همه ایران پنداشتند! و رای مردم در روستا ها و شهرهای کوچک را که حدود " 70"درصد آن دوره بوده است را بی ارزش قلمداد کرده ،یا نادیده گرفتند .    

یکی از این افراد می گوید : "کیفیت رای کسی که انتخاب شده ،هم به لحاظ افراد رای دهنده ،که کیفیت «اجتماعی – اقتصادی شان »پایین تر است و هم به لحاظ انگیزه ها و دفاع از آن رای که غالب آنان کم انگیزه و منفصل هستند ،با رای طرف مقابل متفاوت است.!!! رای دهندگان طرف مقابل و آن ۱۳ میلیون که می گویند،به لحاظ کیفیت و سطح اجتماعی بالاتر هستند.! فقط نباید به عدد نگاه کرد."!!!  

یا للعجب اینها مردم را به حساب نمی آورند؟  خود را ارباب و بقیه را رعیت می پندارند ؟آیا این تفکر با اندیشه انقلاب اسلامی ایران که حامی محرومان  ومستضعفان است سازگار است؟

براستی همین افراد امروز در کدام جبهه حضور دارند ؟متصدی چه اموری هستند ؟کارگزار، حامی و موردحمایت چه کسانی و  چه طبقه ای هستند؟  

آیا چنین تفکر و طبقه ای اجازه ورود به شبکه های  اجتماعی ، سیاسی، اقتصادی،تصمیم سازی، تصمیم گیری، و …در سطوح میانی و بالای مدیریت جامعه رابه غیرازخودشان که طبقه ی «اشراف سیاسی-اقتصادی»هستند خواهند داد؟

۴- عوامل خارجی فتنه:   

دشمن از همان آغاز پیروزی انقلاب ،جمهوری اسلامی را مهمترین مانع تسلط استکباری خویش برعالم می دانسته وتمام تلاتش خود را برای متوقف کردن یا از بین بردن این تفکر و اندیشه یعنی (استکبار ستیزی)به کار بسته است.دراین راستامستقیم وغیرمستقیم ازهرگونه خباثتی دریغ نورزیده است.  بر خلاف همه دشمنیها ، تهدید ها و تحریمها ،  قدرت روز افزون ایران و متضرر شدن جامعه استکباری، از تبدیل شدن ایران اسلامی به یک ابر قدرت سیاسی-فرهنگی موجه در انظار جهانیان ،بر کسی پوشیده نیست.   

تجلی مهم این قدرت و شکوه در مردم سالاری دینی با حضور ۸۵ درصدی در انتخابات ریاست جمهوری دوره دهم به منصه ظهور و بروز رسید، که دشمن را عصبانی کرد.! البته همانطور که اشاره شد دشمن همیشه در کمین بوده است . در همه انتخابات گذشته هم فتنه انگیزی کرده بود. منتهی در سال ۸۸ باتمام تجربه خود به میدان آمده بود. در حقیقت یکی از عوامل مهم در فتنه ۸۸ عامل دشمن خارجی بود؛که توانست به وسیله فتنه گران داخلی در صدد برخورد جدی با نظام جمهوری اسلامی بر آید. عامل خارجی در پی بر اندازی بود و طراحی "اسلام آمریکایی "را در مقابل "اسلام حقیقی"توسط فریب خوردگان داخلی به نمایش گذاشت.درواقع هدف منشأخارجی فتنه ،سقوط اصل نظام اسلامی، و هدف منشأ داخلی فتنه ،شکستن رهبری و ولایت فقیه بود! لحن دشمن بعد از انتخابات عوض شد. سختگیری بیشتری کرد،تحریمها را افزایش داد و با آشوبگران همکاری بیشتری کرد.

به عنوان مثال:مباحث مذاکرات هسته ای قبل ازفتنه به تدریج ،"گاهی جهشی"درجهت احقاق حقوق ملت شریف ایران،براساس روندموردنظرجمهوری اسلامی ودیدگاه "گامهای متقابل"جلو می رفت .تاجایی که طرفهای غربی پذیرفته بودند،برای حل بحرانهای موجود درجهان،نمی توان نقش ایران رانادیده انگاشت.درهمین راستا درنتیجه روحیه ی مقاومتی، درمذاکرات هسته ای،"خاویرسولانا"درسفری به ایران ،برای اولین باراعلام نمود که:«ماغنی سازی رادرایران به رسمیت می شناسیم وخواستارتعلیق آن نیستیم»وی بایک عقب نشینی آشکاراعلام کرد:«مطالبه تعلیق دیگروجودندارد»وبه جای آن بحث "فریز"رامطرح کرد.این تغییررویکردغرب درخرداد۱۳۸۷به وقوع پیوست.بعدازفتنه ناگهان رویکردغرب مجددا"علیه ایران تغییرکرد.مهمترین عامل تغییررویکردغرب درپرونده هسته ای ،فتنه ی سال ۸۸بود.به این معناکه غرب ،توانسته بودازدرون ایران برای خود،یارگیری کند.درسال۱۳۸۹شورای امنیت سنگین ترین قطعنامه ی خودراعلیه ایران صادرکرد.جریان فتنه غرب راامیدوارکرد،که دیگر درایران "اتحادوانسجام ملی"وجودندارد؛غرب براساس این گونه تحلیلها ،فشارهای خودرابیشترکرد.تحریم های اساسی علیه جمهوری اسلامی توسط "استکبارجهانی"درجهت "براندازی"اعم ازتحریم های نفتی،بانکی وسایرتحریم ها باقطعنامه ی ۱۹۲۹پایه ریزی شد.(سال ۱۳۸۹)

جریان فتنه ،دشمن بی امیدمایوس منفعل را ،فعال وامیدوارکرد.به دشمن عقب نشسته چراغ"سبز"نشان داد.دشمن جان گرفت .وامیدوارانه به وسط میدان برگشت. امروزشاهدچیدن میوه درخت فتنه دربحث تحریم هاومذاکرات هسته ای توسط دشمنی هستیم که برگشت اوبه صحنه ،مرهون خیانت سران فتنه وحامیان آنان به ملت شریف ونجیب ایران اسلامی است.نه دشمن خارجی ونه اذناب آنان درداخل هیچکدام ،قابل "اعتماد "نیستند. نباید به وعده ی کسی که بارها ازاوبی اعتمادی وخیانت سرزده است،اعتمادکرد. چه نیکو گفته اند

"آزموده راآزمودن خطاست".یااینکه :"توبه ی گرگ مرگ است"

البته ملت رشیدایران اسلامی ومسؤلین دلسوز ،هوشیاروهمواره گوش به فرمان رهبربصیرخود،بوده وهستند.لیکن برخی نباید،هشدارهای "ولی فقیه"را ،تنها درحدنظریک "سیاستمداردینی"تلقی کنند.بلکه شایسته است بدانند،این هشدارها وگوشزدها،برگرفته ازعمق فهم،اشراف وبصیرت بالای نایب "امام مهدی عج"است.رهبری بصیر،که بارها کشتی امتش را،ازامواج طوفانی گل آلوده ی بورانی خطرناک،به ساحل نجات هدایت کرده است.

منشاء داخلی فتنه ،نیزبا حمایت دشمن در صدد فشار به رهبری نظام و ایجاد فضای سنگین کذایی مبنی بر اینکه رهبری نظام ،قدرت کنترل جامعه را ندارد. تا آنجاپیش رفتندکه یکی از همین افراد گفت: « اگه بتونیم یک ماه مردم را کف خیابان نگه داریم ، آقای خامنه ای کسی است که اهل آرامشه و نمیخواهد کشور به اغتشاش بیفته ، حتما عقب نشینی می کنه !!!»

فرد دیگری که به نمایندگی یکی از سران فتنه سخن می گفت ؛خطاب به مقام معظم رهبری ، گفت : « از دید مااین انتخابات بایستی باطل بشه هرگونه تصمیم دیگری به غیر از ابطال مورد پذیرش مردم قرار نخواهد گرفت !!!»

بگذریم از اینکه روحیه استکباری وغیرنجیبانه ی این افراد، شبیه اربابان خارجی شان است اما آنچه مهم است اینکه هدف این دوگروه متحد "بهم امیدوار"(دشمنان خارجی -فتنه گران داخلی )براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران است. واین آرزورا« دشمن » به گور خواهد برد.

سرانجام روز ۹ دی تجلی نورانی پیوند "امام و امت "، چشم آن فتنه را ،کور و دل امید واران را شاد  کرد و ملت همیشه پیروز ایران اسلامی با بصیرت بالا تحت حمایت و هدایت مقام معظم رهبری برگ زرین دیگری را بر تاریخ پر افتخار این مرز و بوم افزود.

اما بیان این نکته ضروری است که بدانیم دشمن باترفندی نودرصدد فتنه ای دیگربرآمده است دوستان قدیمی خود(اصحاب فتنه)رادارد ودرپی یارگیری یاران دیگر است ،تاازطریق "سکولاریزه"کردن باورودافرادمستعداین کار، درنهادهای تأثیرگذاربه اهداف شوم خودش نزدیک بشود.پیچیدگی فتنه ۸۸نشان داد ،رمزعبورازحوادث سهمگین اجتماعی ،بینش عمیق است .همان بینشی که مقام معظم رهبری آن را"بصیرت"نامیدوخودایشان دراوج قله ی"بصیرت"قراردارد.